آرشیو شهریور ماه 1400

وكيل ماهر در زاهدان

پنجشنبه ۲۷ شهریور ۰۴

حقوق اداري و قانون اساسي

۶ بازديد

وكيل طلاق در مشهد

قانون اساسي و اداريمقالات اصلي: حقوق اداري و قانون اساسي
اعلاميه حقوق بشر و شهروندان فرانسهقانون اساسي و اداري بر امور ايالت حاكم است. قانون اساسي هم به روابط بين قوه مجريه ، مقننه و قضائيه و هم حقوق بشر يا آزادي هاي مدني افراد در برابر دولت مربوط مي شود. اكثر حوزه هاي قضايي ، مانند ايالات متحده و فرانسه ، داراي يك قانون اساسي مدون با لايحه حقوق هستند.

تعداد كمي ، مانند انگلستان ، چنين سندي ندارند. "قانون اساسي" به سادگي آن قوانين است كه بدنه سياسي را از اساسنامه ، حقوق قضايي و كنوانسيون تشكيل مي دهند. پرونده اي به نام انتيك در برابر كارينگتون [184] يك اصل مشروطه را كه برگرفته از حقوق عادي است نشان مي دهد. خانه انتيك توسط كلانتر كارينگتون جستجو و مورد غارت قرار گرفت. هنگامي كه انتيك در دادگاه شكايت كرد ، كلانتر كارينگتون استدلال كرد كه حكم وزير دولت ، ارل هاليفاكس ، معتبر است. با اين حال ، هيچ مقررات قانوني كتبي يا اختيار دادگاه وجود نداشت. قاضي برجسته ، لرد كامدن ، اظهار داشت:

هدف بزرگ ، كه افراد براي آن وارد جامعه شدند ، تأمين اموال خود بود. اين حق در همه موارد مقدس و غيرقابل ارتباط است ، جايي كه توسط برخي از قوانين عمومي به نفع كل كشور گرفته نشده يا كوتاه نشده است ... اگر هيچ بهانه اي يافت يا توليد نشد ، سكوت كتاب ها يك اقتدار است عليه متهم ، و شاكي بايد حكم داشته باشد. [185]

رئيس دولت

۶ بازديد

وكيل طلاق در مشهد

رئيس دولت جدا از قوه مجريه است و به صورت نمادين قوانين را تصويب مي كند و به عنوان نماينده ملت عمل مي كند. به عنوان مثال مي توان به رئيس جمهور آلمان (تعيين شده توسط اعضاي قوه مقننه فدرال و ايالت) ، ملكه بريتانيا (دفتر موروثي) و رئيس جمهور اتريش (با راي مردم انتخاب شد) اشاره كرد. مدل مهم ديگر سيستم رياست جمهوري است كه در ايالات متحده و برزيل يافت مي شود. در سيستم هاي رياست جمهوري ، قوه مجريه هم به عنوان رئيس دولت و هم به عنوان رئيس دولت عمل مي كند و داراي قدرت تعيين كابينه غير منتخب است. در سيستم رياست جمهوري ، قوه مجريه از قوه مقننه كه به آن پاسخگو نيست ، جدا است.

اگرچه نقش اجرايي در كشورهاي مختلف متفاوت است ، اما معمولاً اكثريت قوانين را پيشنهاد مي كند و دستور كار دولت را پيشنهاد مي كند. در سيستم هاي رياست جمهوري ، قوه مجريه غالباً حق وتو دارد. اكثر مديران هر دو سيستم مسئول روابط خارجي ، ارتش و پليس و بوروكراسي هستند. وزرا يا مقامات ديگر رياست دفاتر دولتي يك كشور را بر عهده دارند ، مانند وزارت خارجه يا وزارت دفاع. بنابراين انتخاب يك مجري متفاوت مي تواند انقلابي در رويكرد كل كشور به دولت ايجاد كند.

نظامي و پليسمقالات اصلي: پليس و ارتش
افسران سرويس پليس آفريقاي جنوبي در ژوهانسبورگ ، 2010.در حالي كه سازمان هاي نظامي تا زماني كه خود دولت وجود داشته است ، ايده نيروي پليس ثابت يك مفهوم نسبتاً مدرن است. به عنوان مثال ، سيستم قرون وسطايي انگلستان در دادگاه هاي جنايي مسافرتي ، يا محاكمه مي كرد ، از محاكمات نمايشي و اعدام هاي عمومي براي القاي ترس به جوامع براي حفظ كنترل استفاده مي كرد. [141] اولين پليس مدرن احتمالاً در قرن 17 در پاريس ، در دربار لويي چهاردهم ، [142] بود ، هرچند پليس پاريس ادعا مي كند كه آنها اولين پليس هاي متحدالشكل جهان بوده اند. [143]

حقوق دينيقوانين ديني

۶ بازديد

وكيل طلاق در مشهد

با اين حال ، سيستم بيش از حد سيستماتيك شد - بيش از حد سفت و سخت و غير قابل انعطاف. در نتيجه ، با گذشت زمان ، تعداد بيشتري از شهروندان از شاه درخواست كردند قانون عادي را زير پا بگذارد و از طرف پادشاه ، لرد صدراعظم قضاوت كرد كه در يك پرونده عادلانه عمل كند.

از زمان سر توماس مور ، اولين وكيلي كه به عنوان لرد صدراعظم منصوب شد ، يك مجموعه حقوق صاحبان سهام سيستماتيك در كنار قوانين عادي سفت و سخت رشد كرد و دادگاه خود را براي شانس ايجاد كرد. در ابتدا ، حقوق صاحبان سهام اغلب به عنوان نامنظم مورد انتقاد قرار مي گرفت ، زيرا با توجه به طول پاي صدراعظم متفاوت بود. [101] با گذشت زمان ، دادگاههاي حقوق صاحبان سهام اصول محكمي را توسعه دادند ، به ويژه تحت فرمان لرد الدون. [102] در قرن 19 در انگلستان و در 1937 در ايالات متحده ، اين دو سيستم ادغام شدند.

در تدوين حقوق عادي ، نوشته هاي دانشگاهي هميشه نقش مهمي ايفا كرده اند ، هم براي جمع آوري اصول جامع از رويه قضايي پراكنده ، و هم براي تغيير. ويليام بلكستون ، از حدود 1760 ، اولين دانشمندي بود كه حقوق عادي را جمع آوري ، توصيف و آموزش داد. [103] اما صرفاً در توصيف ، محققاني كه به دنبال توضيحات و ساختارهاي اساسي بودند ، به تدريج شيوه كار قانون را تغيير دادند. [104]

حقوق دينيمقاله اصلي: حقوق دينيقوانين ديني به صراحت بر احكام ديني استوار است. به عنوان مثال مي توان به هالاخاي يهودي و شريعت اسلامي - كه هر دو به عنوان "مسير پيروي" ترجمه مي شوند - اشاره كرد در حالي كه قوانين شرعي مسيحي نيز در برخي از جوامع كليسا باقي مانده است. غالباً دلالت دين بر قانون تغيير ناپذير است ، زيرا كلام خدا توسط قضات يا دولتها قابل اصلاح يا قانون گذاري نيست. 

قانون مدني

۳ بازديد

وكيل طلاق در مشهد

سومين نوع سيستم حقوقي - كه در برخي كشورها بدون تفكيك كليسا و دولت پذيرفته شده است - قوانين مذهبي ، بر اساس كتاب مقدس است. سيستم خاصي كه يك كشور بر آن حكومت مي كند اغلب با سابقه ، ارتباط با ساير كشورها يا پايبندي به استانداردهاي بين المللي تعيين مي شود. منابعي كه حوزه هاي قضايي از نظر اعتبار لازم الاجرا هستند ، ويژگي هاي تعيين كننده هر نظام حقوقي هستند. با اين حال ، طبقه بندي بيشتر به دليل شكل و ماده است زيرا قوانين مشابه غالباً حاكم است.
قانون مدنيمقاله اصلي: حقوق مدني (نظام حقوقي)
امپراتور ژوستينيان (527-565) از امپراتوري بيزانس كه دستور تدوين Corpus Juris Civilis را صادر كرد.
صفحه اول نسخه 1804 كد ناپلئون.حقوق مدني سيستم حقوقي است كه امروزه در اكثر كشورهاي جهان مورد استفاده قرار مي گيرد. در حقوق مدني منابعي كه به عنوان معتبر شناخته مي شوند ، در درجه اول ، قوانين - به ويژه تدوين قوانين اساسي يا قوانين تصويب شده توسط دولت - و عرف است. [83] تاريخ تدوين به هزاره ها برمي گردد ، يكي از نمونه هاي اوليه آن كد باملي حمورابي است. نظام هاي حقوق مدني مدرن اساساً از كدهاي حقوقي صادر شده توسط امپراتور بيزانس ، يوستينيان اول در قرن ششم ، كه توسط ايتاليا در قرن يازدهم دوباره كشف شد ، برخوردار است. [84] حقوق روم در روزهاي جمهوري و امپراتوري روم به شدت رويه اي بود و فاقد يك كلاس حقوقي حرفه اي بود. [85] در عوض يك قاضي غير رسمي ، iudex ، براي قضاوت انتخاب شد. تصميمات به هيچ وجه سيستماتيك منتشر نمي شد ، بنابراين هر گونه رويه قضايي كه توسعه مي يافت ، پنهان و تقريباً به رسميت شناخته نمي شد. [86] هر پرونده بايد از قوانين جديد دولت تصميم گيري مي شد ، كه نشان دهنده بي اهميتي (نظري) تصميمات قضات براي پرونده هاي آينده در سيستم هاي حقوق مدني امروز است. از سال 529 تا 534 بعد از ميلاد ، امپراتور بيزانس ، يوستينيان اول ، قوانين روم را تا آن زمان تدوين و تحكيم كرد ، به طوري كه آنچه باقي مانده يك بيستم حجم متن هاي حقوقي قبلي بود.

اخلاق حقوقي

۴ بازديد

وكيل طلاق در مشهد

پس از اتمام دو قسمت اول كتاب Splendeurs et misères des courtisanes ، كه قصد داشت پايان تمام كار باشد ، آنوره دو بالزاك از دربانخانه ديدن كرد. پس از آن ، او تصميم گرفت قسمت سوم را اضافه كند ، كه سرانجام به نام Où mènent les mauvais chemins (پايان راههاي بد) ، كاملاً به توصيف شرايط زندان اختصاص داده شد. در قسمت سوم ، وي مي گويد:
قانون خوب است ، لازم است ، اجراي آن ضعيف است و شيوه ها قوانين را بر اساس نحوه اجراي آنها قضاوت مي كند.

هوگو گروتيوس ، بنيانگذار يك سيستم كاملاً عقل گرايانه از قوانين طبيعي ، استدلال كرد كه قانون هم از انگيزه اجتماعي - همانطور كه ارسطو اشاره كرده بود - و هم از عقل ناشي مي شود. [45] امانوئل كانت معتقد بود كه يك امر اخلاقي مستلزم اين است كه قوانين "به گونه اي انتخاب شوند كه گويي بايد به عنوان قوانين جهاني طبيعت عمل كنند." [46] جرمي بنتام و شاگردش آستين ، به دنبال ديويد هيوم ، معتقد بودند كه اين مسئله "است" و آنچه "بايد" باشد را با هم مخلوط كرده است. بنتام و آستين براي اثبات گرايي قانون بحث كردند. كه قانون واقعي كاملاً از "اخلاق" جدا است.

همچنين فردريش نيچه كه اصل برابري را رد كرد ، كانت را مورد انتقاد قرار داد و معتقد بود كه قانون از اراده به قدرت سرچشمه مي گيرد و نمي توان آن را "اخلاقي" يا "غيراخلاقي" ناميد. [48